در رثای مردی که شهر رشت شیفته معرفت و مرامش بود؛ اسماعیل حاجی پور
جارستان: اسحاق راستی در حکایت گیلان نوشت: خبر درگذشت اسماعیل حاجی پور؛ بدون اغراق شهری را سوگوار نمود.
مردی که بقول دوستانش مشتی اما بامعرفت و با شخصیت بود. چند بار خودم امتحان نمودم. اگر با او از دفترش خیابان شریعتی تا منزلش قدم می زدی ؛ با چشم خود چیزها میدیدی .هر عابری؛ دستفروشی و صاحب مغازه ای با او سلام وعلیک و او هم با منش خوش وبا احترام پاسخشان را میداد. و برخی ها هم با او درد ودل می نمودند و او با کمال تواضع با آنان گفتگو و همدلی می کرد و راهنمایی شان می نمود.
اکثر افراد حاج اسماعیل را به جهت همین منش و رویه دوست می داشتند نه این که مثلا عضو شورای شهر ویامعاون فرماندار و یا شهردار بوده است. اصلا وقتی که از مسئولیت های دولتی و شورای شهر دوره پنجم رشت فارغ شده بود؛ رجوع مردم به او و محبوبیتش بیشتر شده بود. او هربار که با اصرار دوستانش خود را کاندیدای انتخابات شورای شهر مینمود؛ بیشترین آرای مردم را کسب نمود.
این چنین محبوبیت روز افزونی که از صفای باطنی، اخلاق نیک، کمک به محرومین و دردمندان وحتی گاهی حشرو نشر با آنان سرچشمه می گرفت؛ از طرفی باعث حسادت اندک کسانی می شد که سالهاست هم از طرف اکثریت مردم طرد و هم گرایش شان استقبالی از سوی مردم ندارد. به این جهت حاج اسماعیل حاجی پور چند بار که آن هم با اصرار دوستانش کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی شهر رشت شده بود؛ با تیغ نظارت استصوابی آنان رد صلاحیت می شد؛ بدون اینکه آنان دلیلی ارائه دهند. آنانی که صحنه گردان ردصلاحیتش بودند؛ یقین داشتند که در صورت حضور او در جمع کاندیداها ؛ یکی از برگزیدگان قطعی انتخابات خواهد بود.
یادم می آید که چند بار از خودش شنیدم. می گفت کسانی که بدون ادله و مدرکی در انتخابات مجلس رد صلاحیتم بودهاند؛ را نمی بخشم و روز قیامت یقه شان را خواهم گرفت. خصوصا از کسانی که ادعای دین داری و مسئولیت در جمهوری اسلامی را دارند. او خود از متدینین و مسئول هیات امنا یکی از مساجد بزرگ رشت بود که در مراسم مذهبی و اعیاد و سوگواری ها سرآمد بود؛ اما یک بار از ایشان سخن و یا کرداری نمی شنیدی که از دین و مذهب برای خود تبلیغی و استفاده ای کند.
علاقه به شهر و دیارش باعث شده بود که در همه عرصه ها هر چه دستش می رسید انجام می داد و به شهرش رشت افتخار می نمود.
مرحوم حاجی پور علاقه به شهرش را در ورزش نیز با تشکیل تیم فوتبال داماش ادامه می داد و حمایت از تماشاگرانش را در بازی فینال جام حذفی در اهواز در خاطره فوتبال دوستان رشتی فراموش شدنی نیست.
این مرد دوست داشتنی و متواضع شهر رشت که از زندگی، خصوصیات و خاطراتش میتوان کتاب ها نوشت؛ متاسفانه از چندماه پیش دچار یکی از سرطان های سخت شد و بعد از چند ماه کما و بستری شدن در بیمارستان، به دیار باقی شتافت .
بقولی او ؛ با سعادت زندگی کرد و با سعادت از دنیا رفت.
برچسب ها :جارستان ، خبر رشت ، خبر گیلان ، رشت ، رشت_سحرخیزفومنی ، سحرخیز_رشت ، سحرخیز_وکیل ، علیرضا_سحرخیز ، گیلان ، وکیل_سحرخیز ، وکیل_علیرضا_سحرخیز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰